سه شنبه ۱۹ فروردين ۹۹
آیا کسی آغوش کرگدن میخواهد؟
میگویند کرگدنها غصه دار هستند،نه حیوانی را میخورند نه توسط حیوانی خورده میشوند،حالا با این اوصاف،آیا کسی آغوش کرگدن میخواهد؟!
نمیتوان گفت اوضاع خوب است،چون نیست،زمان میگذرد اما با خفگان،تنها کاری که میتوان کرد این است که نشست و به گوشهی ترک خوردهی دیوار زل زد و فکر کرد،فکر کرد،آنقدر فکر کرد که با فکر یکی شد...دلم میخواهد چند وقتی از آدمها دور باشم،حضور آدمهایی که در پایان نیز یکی بهتر را ترجیح میدهند خفه ام میکنند،اینبار دیوارهارا بیشتر دوست دارم،اینبار ترکها را بیشتر دوست دارم حتی اگر سوزِ سرما از میانشان سرک بکشد...شاید عادلانه نباشد که فقط دیگران را بگویم،من هم آدمم و ممکن است برای دیگران طاقت فرسا باشم، خدا!شاید آفریدن اینهمه انسان آن هم کنار هم ایدهی خیلی خوبی نبود!البته اگر هم باهم نبودیم باز هم نق میزدیم که چرا تنهاییم، شاید حتی بهترین ایده آفریده نشدن بود!!!